خالقم....
آدم ای دردانه ومخلوق من
ای وجودت از وجودوروح من*
خاک بودی قامتت آراستم
بهترین ها را برایت خواستم*
روح خود را در وجودت کاشتم
طینت قدسی بر او افراشتم*
وصله ای از خود به جانت دوختم
علم اسماءخدا آموختم*
تاکه نفست را نکو آراستم
توهمان گشتی که من میخواستم*
بهترین مخلوق را آراستم
آدم ای دردانه ی عرش بقا*
وصل نزدیک است سوی ما بیا
هیچ دانی درجهان نقش تو چیست؟*
خوب بنگر خالق و رب تو کیست؟
گرمنم معبود توبا من شوی*
محرم سر علوم من شوی
حال داخل شو تو در رضوان من*
تاابد هستی کنون مهمان من
پاسخ آری در آن روز الست*
آخرین راه نجات عالم است ………….*****